۱۳۹۰ خرداد ۱۰, سه‌شنبه

The widespread fires in Mexico گسترس آتش در مکزیکو




The widespread fires shown here are evidence of the extreme fire season 2011 turned out to be in Mexico. By May 19, more than 530,000 hectares (1,300,000 acres or 2,000 square miles) of land had burned in the country since the beginning of the year, said the Mexican government. In terms of area burned, 2011 surpassed every year since (and including) 1998, making it one of the most challenging fire seasons in 30 years.
What made the 2011 fire season so extreme? In part, the answer lies in the 2010 rainy season, one of the wettest on record. Rains from Hurricane Alex flooded northern Mexico in July, and then torrential rains caused widespread flooding in southern Mexico in September. All of this excess water allowed thick grass to grow. During the dry season, which begins in October and lasts through May, the grass dried, providing ample fuel for fires.
In April and May, hot, dry, and windy conditions allowed fires throughout the country to surge out of control. Many of the fires started as agricultural fires, traditionally used to clear farm or pasture land, said the Ministry of Environment and Natural Resources. The widespread nature of the fires in this image suggests that people deliberately started many of them.
Most of the land burned in 2011 was grassland. This means that even though the fires burned a greater area in 2011, the ecological impact is far smaller than the last severe fire season in 1998, when large tracts of rare forest burned. The grasslands will recover in the next rainy season.

۱۳۹۰ خرداد ۷, شنبه

گرد وغبا ر بر فراز دریای سرخ Dust Over The Red Sea


Dust blew across the Red Sea, from Africa toward the Arabian Peninsula, on May 26, 2011. The Moderate Resolution Imaging Spectroradiometer (MODIS) on NASA’s Terra satellite captured this natural-color image at 10:55 a.m. Riyadh, or Ar Riyad, time (7:55 UTC) the same day.
The dust arises from the western side of the Red Sea. In places, the dust is thick enough to hide the ocean surface below. Source points for the dust plume are not apparent in this image, and the dust may have arisen from Saharan sand seas farther inland.

Dust continued to cross the Red Sea in the afternoon of May 26, 2011, as the Moderate Resolution Imaging Spectroradiometer (MODIS) on NASA’s Aqua satellite passed overhead. MODIS acquired this natural-color image at 2:00 p.m. Riyadh, or Ar Riyad, time (11:00 UTC).
In this image, the dust almost reaches the eastern shore of the Red Sea. On either side of the dust plume, skies are largely clear.

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۹, پنجشنبه

شهر فرنگی اومده - تاورنیه در اصفهان - Tavernier in Esfehan IRAN




شهر فرنگی اومده
    " تاورنیه "رو که می شناسی . اگر یادت نیست که کی بود و چه کاره بود ، باید بگم که او جهانگردی بود فرانسوی ، که در سال 1605 بدنیا اومد و در سال 1689، وقتی می خوا ست برای دهمین بار به ایران بیا د ، در شهرِ " اسمولنسک " در کشور روسیه ، زندگی را بدرود گفت .
بعد ازاین مختصر یا د آوری ، برگی از یادداشت ِ یکی از سفرها یش به شهر اصفهان رو برات میگم :
...
     " محیط اصفهان با حومه ی آن به هیچ وجه کوچکتر از پاریس نیست ؛ اما جمعیت پاریس ده برابر بیش از اصفهان است " . – می بخشی من ِ شهر فرنگی مجبورم که صحبت ِ تاورنیه رو قطع کنم و بگم : " این سخن ِ تاورنیه مبنایی نداره . چرا؟ برای اینکه ، " شوالیه دو شاردن " فرانسوی که چند سال پس از تاورنیه به ایران سفر میکنه ، در سفرنامه اش می نویسه : به عقیده ی من اصفهان به اندازه ی شهر لندن ، که پر جمعیت ترین شهر اروپاست ، جمعیت داره " . برگردیم به صحبت ِ آقای " تاورنیه " :
     " حصارهای اصفهان از خشت ِ خام با چند برج بد و بی ارزش ، بدون کنگره و بام و بی بارو وقلعه ی مجزا و بدون موانع دفاعی دیگر است .
شهر ، بد نما ست . کوچه ها تنگ و نا مساوی ، و غالبا تاریک است ؛ به طوری که به سبب طاق هایی که بالای کوچه ها ، برای رفتن ِ پنهانی از این خانه به جانه ی دیگر زده اند ، گاهی حدود دویست قدم ، کور مال کور مال ِ باید قدم بر داشت . این کوچه ها اغلب پر از کثافت ، و زباله و حیوانات ِ مرده ای است که بدانجا می اندازند ، و باعث بوی گند می شود ؛ و چنا ن که در جایی دیگر کفته ام ، بدون ِ لطافت ِ خارق العاده ی هوایی که در آنجا هست ، ممکن است طاعون ایجاد کند .در برابر هر خانه ، چاله ای است که برای انباشتن مدفوعات به کار می رود ، و روستائیان برای کود دادن به زمین خود، می آیند و آن را خالی می کنند و می برند . مدفوعات ِ ارامنه و یهودیان را که شراب می خورند، و به خصوص فرانسویان را که بیشتر شراب می خورند ، با دقت ِ بیشتری جمع می کنند . و این سود ِ نوکران ِ خانه است که هر بار ِ خری را بر حسب ارزش آن ، از پنج تا ده دوازده " غاز بیگی " ، می فروشند .
     کوچه های اصفهان مانند همه ی شهر های ایران بدون سنگفرش است ، و این امر باعث ناراحتی بزرگ در تابستان و زمستان می شود ؛ زیرا در تابستان ،گرد و خاکی که اندک بادی آن را از این کوچه به آن کوچه می برد ، در چشم فرو می رود ؛ بجز کوچه های تجار بزرگ و زمین ِ گرداگرد میدان شاه  ،که سه بار در روز ، صبح و ظهر و عصر ،اشخاص ِ موظف ِ حقوق بگیر ، آن را آب می پاشند ،به اندازه ای که گرد و خاک را فرو نشاند و اندکی خنکی دهد . عده ای از این افراد هستند که ، با مشکی پر از آب ، جام بدست و یخ در کیسه ، به کوچه ها می روند ، تا هر کس که آب برای نوشیدن خواست ،  به او بدهند . آنها هیچ پولی از کسی نمی گیرند ، و خرج آن از موقوفاتی پرداخت می شود که ، موروث ِ هبه کسانی است که برای بعد از مرگ خود نذر کرده اند .
     گاهگاه در کوچه ها ، گودال های کوچکی در پای دیوارها دیده می شود ، که ایرانیان بدون هیچ شرمی برای ادرار کردن در حضور همه ، کنار ِ آن گودال ، سرپا می نشینند ، و چون در بسیاری از کوچه ها اندک آب ِ جاری وجود دارد ، آب را با دست بر می دارند، و همان جا ، موضعی را که حیا ، از بیان نام آن است می شویند ؛ ولی اگر برای دفع ادرار، در جایی که هیچ آب نیست عجله داشته باشند ، با وسواسی نا شایست ، همان عضو را به دیوار یا خاک می مالند. و این را عین طهارت و نشانه  ی فروتنی می شمارند .
...
نمیدانم باز هم بگم و یا اینکه داره حالت بهم می خوره . بسیار خوب ادامه می دهم :
...
     " آنچه که باز به کثافت ِ کوچه های اصفهان می افزاید این است که  قصابان، خون و فضولات حیوانات ِ کشته را در آن جا ، رها می کنند و همه ی این کثافت ها در آنجا می ماند، تا دهقانان بیایند و آنها را بار کنند ، و اگر اسب و شتری، قاطری و خری ، سقط شود ، آنها را در کوچه می اندازند و برای این کار مانعی نیست . البته کسانی هستند که خیلی زود برای خرید لاشه ی حیوان از صاحبش می آیند ، و از آن " هریسه "، می سازند، و به کارگران ِ بینوا می فروشند ؛ این " هریسه "، بدین طریق تهیه می شود : گوشت ِ حیوان را با گندم می پزند و وقتی که خوب پخته شد ، همه را با هم می ورزند ، به قسمی که مثل فرنی شود. ولی " هریسه " را از گوسفند خوب هم می سازند و در میدان شاه و دیگر میدان های شهر ، به این و آن می فروشند .
...
     بابا جون ، بلند شو . می بینم چهره ات در هم شد، و می خواد حالت بهم بخوره . بخاطر این همه نازیبایی که گفتم ، بیا سکه ات رو پس بگیر و برو، از " مشد ابراهیم " اون بقالی روبرو ، یک " خروس قندی " بخر، تا دهنت شیرین بشه .




اثر فصل ها بر روی برف و یخ قطبی Seasonal Effects of Arctic Snow and Ice



Snow and ice play an important role in keeping our planet cool, though not in the way you might think.
Snow and ice are bright. They reflect light and energy from the Sun, sending most of it back into space instead of letting it warm the ground. When snow and ice disappear, the dark- colored ocean and land soak up energy instead of reflecting it.
Snow and ice don’t have the same cooling power all year round. During winter, snow and ice dominate the Arctic landscape, but there is no sunlight to reflect. This means that the Arctic doesn’t do much to keep global temperatures cool during the winter. In summer, the Arctic is bathed in light constantly, but there isn’t as much snow and ice to reflect the light back into space.
This series of images depicts the amount of energy that snow and ice reflect in each season of the year. The maps were made by combining satellite measurements of snow and ice extent with calculations of the amount of sunlight reaching the ground during the season. Dark blue areas reflect the most energy, having the greatest cooling effect.
As the maps illustrate, snow and ice in the spring (specifically April to June) have a greater impact on global temperatures than snow and ice at any other time of year. This means that changes in spring snow and ice matter more than changes at other times of the year.
In the past 30 years, fall snow cover has increased in the Northern Hemisphere, but spring snow cover has decreased. The change means that snow and ice are reflecting less energy to space overall. The Northern Hemisphere absorbs about 100 PetaWatts more energy now than in 1979—seven-fold greater than all human energy use, says Mark Flanner, the scientist from the University of Michigan who made the maps.
What does all of this extra energy mean for Earth’s climate? A new assessment report from the Arctic Monitoring and Assessment Program, says that 2005 to 2010 was the warmest period ever recorded in the Arctic, and that these warm temperatures have melted a lot of snow and ice. In particular, snow is melting earlier in the spring. There is evidence that global warming is accelerating as a result of these changes, says the report.
  1. Reference
  2. Arctic Monitoring and Assessment Program. (2011, May). Snow, water, ice and permafrost in the Arctic (SWIPA) 2011 – Executive Summary. Accessed May 12, 2011.
  3. Flanner, M.G., Shell, K.M., Barlage, M., Perovich, D.K., and Tschudi, M.A. (2011, January 16). Radiative forcing and albedo feedback from the Northern Hemisphere cryosphere between 1979 and 2008. Nature Geoscience.
Image by Robert Simmon, made with data provided by Mark Flanner, University of Michigan. Caption by Holli Riebeek.