۱۳۸۸ اردیبهشت ۹, چهارشنبه

مها رت


باد ملایم اردیبهشت ، ابر باران زا را می فشارد و آب بر شهر می پاشد. باران می آید. بی هیچ شتاب .
اتومبیلی با شتاب ، بناگاه راه کج کرده و به تندی بر روی پل فلزی لغزان ، خود را پهن می کند. زنی جوان از آن پیاده می شود؛ دهانش می جنبد . گوشی بر گوش چسبانده می آید. تکه نان بربری در دست دارد.
قلب اتومبیل بشدت می تپد. جیغی می کشد و در هایش قفل می شود. مهارت در رانندگی، مهارت در صحبت با دهان پر و مهارت در فرمان از راه دور .
تق وتق پاشنه ی بلند دمپایی راننده ، من را بخود می آورد . به خواروبار فروشی می رود.
روز قشنگی است امروز .نه ! باران که می آید؟ این کافی نیست ؟
روز نهم اردیبهشت است امروز . تهران – رضا تابان

۱۳۸۸ اردیبهشت ۷, دوشنبه

ماه شد اردیبهشت






















ابری بازیگوش، از دامن مادر ول شد و از جین توچال سر خرد و بر زمین ولو شد؛ برخاست . گل بود که از زمین بیرون شد .






ماه شد اردیبهشت . رضا تابان 1388

۱۳۸۸ فروردین ۳۱, دوشنبه

زیر پایمان را باید دید






















زیر پایمان را باید دید.
ریز گل ِ نیلی رنگ ِ "فراموشم مکن " را باید دید.
ریز بوته ی لرزان شقایق را باید دید.
گل بوته های ریز زیر پایمان را باید دید.
...
بهار می دود ومی رود؛ باد آن را آورد و با خود خواهد برد .
باد می آید.
زیر پایمان را باید دید. رضا تابان – فروردین 1388

آیا انرژی سیاه وجود دارد؟











انرژی سیاه
ستاره شناسان دریافته اند که فاصله ی زمانی میان انفجارنواخترها- سوپرنوا- کمتر از آن است که زین پیش پنداشته می شد. توجه به خاستگاه فضایی نو اخترها و کهکشان راه شیری و ساخت کشسانی فضا، همچون لایه ای لاستیکی ، به باور " گسترش جهان "معنی می دهد.
تا زمانی که کهکشان به آ ستا نه ی دو نیمه شدن برسد ، نو اختر ها ، با توجه به شتاب کاهنده و یا رشد یابنده شان ، ادامه راه می دهند.
نور برخاسته از انفجار نو اختر، در فضا پخش شده و بما که در کناره ی کهکشان راه شیری هستیم ، می رسد.
سه نگرش در مورد گسترش کهکشان وجود دارد:
_پندار دیروز
تا سال 1998 میلادی ، شتاب منفی را در انفجار نو اختر ها ، کار ساز می یافت. اغلب کیهان شناسان بر این باور بودند که " انفجار"، با گذشت زمان ، رو به کندی می رود ؛ نور دریافتی از انفجار ، پایه ی این باور بود.
_پناری دیگر
اگر انفجار در وضعیت شتاب نو اختر صورت گیرد ، باید زمان بیشتری برای رسیدن کهکشان به اندازه ی امروزین خود داشته باشد و نور برآمده از انفجارمدت زمان زیادی در فضا پراکنده باشد تا بما برسد. و این بحث "انرژی سیاه" را مطرح می کند.
_نگرشی دیگر
این نگاه ، کهکشان را نا همگون می پندارد. و می توان گفت که انفجار کیهانی بر پایه ی اندازه و مکان نو اختر ، شاید شتاب منفی به آن بدهد.
فضای تهی و خالی در همسایگی کهکشان ما ، در کاهش شتا ب و به تاخیر انداختن انفجار کیهانی ، می تواند موثر افتد.
...

جهان هستی ، به پندار کیهان شناسان ، پیوسته در حال کسترش است ؛ و این نوع جدیدی از انرژی را که به آن انرژی سیاه نام داده اند به تصور می آورد . آینده آن را روشن خواهد کرد.

۱۳۸۸ فروردین ۲۹, شنبه

ابر بزک کرده






















ابر بزک کرده. عجب نیست!






گل شود عاشق. عجب نیست!

پیکر تراش





































پیکر تراش
یخ بلورین، در دست پیکر تراش پیر فلات تابان ایران زمین ، هر دم شکلی نو می گیرد؛ و من، تنها چند چهره از جلوه گری آن را چیدم و پیشکش می کنم .
رضا تابان – فروردین 1388
_ ابر های کومولوس
_ ابرهای کومولونیمبوس
_ ابر های نیمبواستراتوس
_ ابرهای استراتوکومولوس

ابرهای بازیگوش




ابرهای بازیگوش
یخ بلورین از آسمان بلند فلات ایران زمین به آرامی پائین می آید و در هم می شود؛ رنگ می بازدو شکلی نو می گیرد. رقصان است بوقت نشستن بر زمین. می خندد. لبخندش را پاسخ روشن باید گفت، تا در جان مان روان شود .
رضا تا با ن – فروردین 1388
...
در جشنواره ی ابر های بازیگوش بر پهنه ی بلند ایران زمین ، چهار خانواده شرکت دارند:
_ یخ بلورین پر حبا ب که از با لای رویه ی جنبای زمین در فاصله ی 6-12کیلومتری می آیند. آنان فیبری شکل اند و بر سینه نام های: "سیرکوس"، "سیرو کلمبوس"، و "سیرو استراتوس " دارند.
_ خانواده ی "آلتوکمولوس" و "آلتواستراتوس " در گذر از بلندی 6-3 کیلومتری بر خاک ایران فروی می آیند. آنها شکلی لایه لایه دارند.
_ خانواده ی "نیمبواستراتوس"، "استراتوس" و " استراتوکمولوس" که در فراز کمتر از 3 کیلومتری پوسته زمین ، در گذر اند.
_ خانواده "کمولوس"، و" کمولونیمبوس" از 1500 متری زمین، رقصان می آیند . آنها بزودی بر زمین می نشینند و روان آب می گردند ؛ بازی از سر می گیرند. بر خاک می شوند وبیرون می آیند . گاهی روان و زلال و زمانی پر خروش و گل آلود.

۱۳۸۸ فروردین ۱۹, چهارشنبه

پیام بهار








در چرخش زمين به گرد خورشيد، پيش قراولان بها ر به فلات بلند
ايران زمين رسيد و به مهر ، درآن دامن گشود .
"بهار آمد"؛ بيدار بايد بود تا از دستما ن نگريزد ؛ تا هر فصلی ،
ديگر فصل ها را در بر گيرد.
از حال بايد گفت که همه است و ديگر نيست.
آواز شيرين بلبل خرما می آيد. بگوش بايد بود.
بهار ١٣٨٨ خيامی