دست آدمی Man - made

نقش انسان در ایجاد ذرات شنا ور در جو در حدود 10% است ؛ و این مهم دارای سرچشمه ی گونه گون است . سوخت فسیلی با ایجاد دی اکسید سولفور ، ذرات سولفاته را به جو می فرستد . آتش زدن بازمانده های پس از بر داشت محصول در کشتزارها - روشی است متدادل -کربن آلی و کربن سیاه را به آتمسفر رها می کند .
اتومبیل ها ، کوره های ذوب فلزات و نیروگاهها ، با تولید سولفات ها و نیترات ها ، ذرات شناور را در آتمسفر سبب می گردند . نقش انسان را در تراشیدن درختان جنگلی و تبد یل آن به کشتزارها ، چرای بیرویه در مراتع و آبیاری بیش از اندازه در مزارع و خشکسالی را نمی توان نادیده گرفت .

The 10% of aerosols are considered anthropogenic , or human - made , and they come from a variety of sources .Though less abundant than natural forms , anthropogenic aerosols can dominate the air downwind oh urban and industrial areas .
Fossil fuel combustion produces large amounts of sulfur dioxide , which reacts with water vapor and other gases in the atmosphere to create sulfate aerosols. Biomass burning , a common method of clearing land and consuming farm waste , yields smoke that is comprised mainly of organic carbon and black carbon
Automobiles , incinerators , smelters , and power plants are prolific producers of sulfates , nitrates, black carbon, and other particles . Deforestation , overgrazing, drought , and excessive irrigation can alter the land surface, fireplaces , and candles are sources of aerosols

همنوا با دیگر نواها در فضاSuspended in the atmosphere

جریانی از ذره های باردار چون مغناطیس ، من را به دامن بلندی های شمیرانات در گستره ی لواسانات کشاند و در دره ی " افچه رود " ، ول کرد
همره و همنوا شدم با دیگر نواها در فضا ، و در سمفونی ارکستر " هستی " ، رقصان شد م
...
زیر پایم جنگل انبوه بود و مرداب و دریاچه های کم و بیش ژرف . 225 -65 میلیون سال پیش از این بود ؛ شاخ و برگ بود که لا بلای رسوبات بد ا م می افتاد و می رفت که انباشت فراوان زغال سنگ " فلات بلند ایران زمین" شود
دریا بود که به آرام آرام پیشروی می کرد ، تا سرانجام تمامی البرز کوه را که کوتاه قد بود در خود گرفت . " البرز " از دید پنهان شد . جنبش های کوهزایی کم و بیش ، نشان از یک رخداد مهم زمین ساختی می داد
انفجار های پی در پی آتشفشانی و زمینلرزه ها دنباله ی آن ، من را می لرزاند و ترس در من می نشست و در فرجام : ضخیم ترین مواد آتشفشا نی زیر دریایی شکل گرفت ؛ " تو چال "،با ستبرایی بیش از 4000 متر از خاکستر آتشفشان قد بر افراشت . و این 38 -32 میلیون سال پیش از این بود
...
هوا در " پهن شهر تهران " ، وارونه شد و من نیز چون مولکول های گرم بدام افتاد م ، ایستا شد م . جریانی از ریز ذره های سیاه و نقره ای رنگ ، تمامی شب از گرمخانه های شهرِ بی قواره ، سخاوتمندانه به آسمان تنوره کشید - چون دیگر شب و روز این زمان - .دمای شب پائین بود و ریز دانه های کربن سیاه و آلی و دیگر آلاینده ها ی بر آمده از دودخان اتومبیل های آواره ، در شهر سرگردان شد
پرتوی خورشید در بامداد بیست و چهارمین روز از آبان ماه 89 خیامی، سرخابی رنگ شد و تمامی آن روز تا بوقت فرود ، برج و باروی شهر ، در هوای ساکن ، گم بود
...
نت موسیقی رنگین برگهای بازیگوش ِپیر درخت چنار ده " افجه "، من را پائین کشید . دست در گیسوی شاخه ای جوان از درخت پیر ، در کنار حمامی که بازمانده ی دودمان " صفوی " ، بود انداختم و فرود آمدم .
من ، که " افجه " را از بالا آرمیده در دره ، در پناه دامنه ای چین خورده ، با خانه های سپید و بام رنگین دیده بودم، متفاوت یافتم
پیر درختی ، پیرایه ی ده بود ؛راه بر من نشان داد .. گذر باد را از لا بلای " خرسنگهای" ول شده در کناره ی دیوار و برگهای رقصان در باغ را دیدم "- گر ببینی باد را بیننده ای ، ور نه از دیدار خود شرمنده ای . تو نبینی باد را الا به برگ - ". درِ خانه ها بیشتر بسته بود و قفل سکوت بر لب داشت. اگر دری نیمه باز بود ،آوایم را کس پاسخ نمی گفت . افسوس
شیشه ی فرو افتاده و در هم شده پنجره ی رو به بیرون و در خانه هایی که از خراش بر جان ، می نالید ، با من سخن گفت
...
درِ چوبی آبی رنگ خانه ای باز شد و مردی از آن بیرون شد . زنبیلی در دست و تیز نگاهی که در من نشست . واقعیت ، جای تخیل، در من کرفت . در نخستین کلام ، به هم رسیدیم " " زندگی ساده است و زیبا " . قطعه ای مناجات گونه بخواند و رفت :
ای خدا ، ذوق نکته دانی ده
ره سوی نکته ی معانی ده
و در فرجام:
ای خدا ، آنچه می باید ، آنچه می شا ید
ما ندانیم ، آنچه دانی ، ده
...
پل فلزی جاجرود ، باریک نبود چون دیروز ؛ رود نیز جویی بود که می رفت به تله افتد
تق تق سم قا طری در گذر از راه تازه اسفالت شده ی ده ، من را بخود آورد
...
همه چیز ، چون آب جاری بود
افجه . لواسانات .شمیرانات
...
عکس هااز : آذرخش بانو

سر چشمه ی میدان مغناطیسی گوی زمین Shematic diagram Earth interior

پنداری کلی از درون سیاره زمین . بخش بالایی هسته ی گوی جنبای زمین ، سرچشمه ی میدان مغناطیسی زمین است .

میدان مغناطیسی ، پهنآ بی است از " آهن " ، که هدایت الکتریکی مایع پیوسته در حرکت را سبب می گردد .

The outer core is the source of geomagnetic field .

Earth magnetic field comes from this ocean of iron which is an electrically conducting fluid in contant motion .

بقای جنگل نا یاب Root of Matter

در نخستین نگاره ی ماهواره ، از جنگل " مانگرو "، - درخت کرنا - در پهنآ ب های نوار ساحلی، با بیشترین گسترس در قاره ی آسیا ، استمرار زندگی این جنگل های نایاب را بروشنی می توان دید . این دریافتی است به تفاوت با گمان های دیروز از این گیاهان جنگلی .

Root of Matter

A New Map Shows Life - Saving Forest Scarcity Defies Past Estimates

Forests are viewable on the first high - resolution satellite based global map of mangroves in green areas along coastline and around bodies of water , and exist most prominently in Asia .

Aerosols: Tiny Particles, Big Impact ریز ذره های رقصان در هوا

همه چیز چون آب جاری است . هیچ چیز به تنهایی کارآیی ندارد .

در هنگا مه ی هوای سبک کوهستان ، درفراز پهنآب ها و پهنه های یخچالی و بوقت وزش نسیم در بامداد کویر ، و در گستره ی جنگلهای استوایی و سردسیر ی ، در همه جا و در تمامی اکو سیستم های " گوی جنبای زمین " ،ریز دانه های جامد و مایع در هوا می رقصند و در هر دم ، دهها میلیون از آنها را فرو می دهیم .

این ریز دانه های شناور در هوا ، بر پایه ی نوع و مکان شان ، در سرد شدن و یا گرم شدن ِ پوسته ی سیاره مان و در شکل گیری ابر ها ، نقش آفرین اند .

Take a deep breath .Even if the air looks clear, it is nearly certain that you will inhale tens of millions of solid particles and liquid droplets . These ubiquitous specks of matter are known as aerosols, and they can be found in the air ovef oceans , deserts , ice , forests, and every ecosystem in between .