آب گرانبها ترین منبع ملی ما ست .این ارزش اساسا از آن روست که منبعی تجدید شونده است و منافع اقتصادی و اجتماعی حاصل از کاربری عاقلانه ی آن اهمیت بسیار زیادی دارد؛ این همه ی ماجرا نیست ؛ زیرا با این منافع ، زیان هایی نیز همره است : خشکسالی و سیل.
دیروز مردم ماهیت سیل را نه به تعبیر آماری ، بل بگونه ی یکی از اجزای محیطی درک می کردندکه با آن تماس نزدیک روزانه دارند.در نزدیکی رودها زندگی می کردند تا از آن بعنوان منبع آب و امکانی برای ترابری استفاده کنند واز پهنه ی سیلابی رودها برای رشد محصولات زراعی خود بهره برند؛ اما ، به هر صورت ، خانه بر زمین مرتع می ساختند تا از آسیب سیل در امان باشند.
امروز، با افزایش جمعیت ، مردم ناگزیر در پهنه های سیلابی خانه ساخته اند سبب تبدیل جنگل به مرتع و زمین زراعی شده اند ؛ و در نتیجه ، آب کمتری در بالا دست رودها به تله می افتد و با شتاب فزاینده به سوی گستره ی دشت ها جریان می یابد. بارزترین این سیلها - که خطر ناکترین آنها هم هستند- تند سیلابهای ناگهانی است که با افسوس به پدیده ای رایج در شهر ها یمان بدل شده است .
وقتی سطح زمین را ساختمانها و جاده ها بپوشانند ، باران نمی تواند بدرون خاک نفوذ کند و تقریبا همه ی بارش ، بلافاصله بصورت هرزآب بر این سطوح مصنوعی هموار روان می شود . در جایی که روزگاری بارش بارانی سنگین ، خاک را خیس می کردو به رستنی ها آب و غذا می رساند ، امروز ظرف چند دقیقه سیلابی ویرانگر براه می افتد.
... سیل ویرانگر آذرماه 1365 با 424 نفر کشته و 120 میلیارد ریال خسارت - دسامبر 1986 میلادی با 1560میلیون دلارزیان - کافی بود که نام سرزمین مان را در جدول بزرگترین سوانح طبیعی سالهای 1960- 1990 میلادی دنیا، قرار دهد.این سیل ویرانگر در شش استان: فارس، بوشهر، خوزستان، کهکیلویه و بویر احمد، یزد و کرمان فاجعه آفرید .