۱۳۸۹ خرداد ۶, پنجشنبه

تابستا ن در راه است Summer is coming











با د گرم می آید .
پیشقراولان تابستا ن از راه می رسند.
قاصد ک سبکبال ، بهرسو می دود .
سبزه زار ِ دامن تپه ، به آرامی رنگ می بازد ؛ بذرشا ن را با د با خود خواهد برد ، تا بهاری دیگر در آید و رخ بنما ید .
خورشید از تن ِ باریک بوته های رنگین بیرون پریده است .
نی ِ نیزار خم شده و هفت رنگ ِ تابان ، در گودال روان است .
بید درختی ، دامن گسترده و گل بوته های بازیگوش را در بر گرفته است .
...
کپه ابری ، از سینه ی " توچال " بآرامی با لا می رود تا به قله چنگ اندازد . آذرخشی از او بر می خیزد و آوایش در دامن ِ پر چین کوه ، می پیچد . بوته ها ، همدیگر را در آغوش می گیرند و با د ، موجی شکل بر سبزه زار می دود و از بلند توچال با لا می رود .
ابر ِ به تله افتاده ، کبود رنگ است . در هم است و به آرامی می گرید . باران می آید .
...
گنجشک ، از پرگویی می افتد .
تاول ِ باران بر خاک نرم نقش می بندد . بوته گلی از خاک بیرون می پرد : اینک نوبت اوست .
تابستان در راه است .
...
روز 25 است از اردیبهشت 1389 خیامی
برگی از یادداشت هاب بهار 1389 - تهران











هیچ نظری موجود نیست: