۱۳۸۹ بهمن ۱, جمعه

شهر فرنگی اومده

شهر فرنگی اومده ، خانوم فرنگی اومده

خوب تماشا کن بچه جون . برای اون پسر بچه از حاکم کاشون گفتم و برای تو دختر جون ، از زن ِ حاکم میگم . خوب گوش کن این زن ِ فرنگی" مادام دیالافوآ" است که داره حرف می زنه :

... طرف عصر بمن خبر دادند که زن خدمتکار مسلمانی می خواد شما رو ببینه و مطالب محرمانه ای داره . خدمتکار اومد و پس از سلام گفت : خانوم ِ حاکم مایله که شما که عکاسباشی هستید عکسی از او بگیرید و چون حاکم – حاکم کاشون – با بهانه های مختلف می خواهد که او را از این خیال منصرف کنه من رو محرمانه نزد شما فرستاده و گفته که فردا بدون همراه با لباس مندرسی بخونه ی امام جمعه میره ؛ لباش هاشو را هم قبلا نزد خانوم امام فرستاده و در اونجا منتظر شماست که بروید و عکسی ازش بگیرید . اما سفارش زیاد کرده که کسی از این کار، آگاه نشه .

...

این خانوم – زن حاکم – نمونه ی کامل عیاری است از زنان ایرانی و از جمله لعبتان طناز و پریوشان ِ دلربایی که شاعران هرچه در وصفش بگویند کم گفته اندو ... و بخصوص در این موقع که از اطاعت شوهر سر پیچیده و محرمانه می خواهد کاری صورت بده ، گونه هایش بر افروخته است و التهابی داره و همین تغییر قیافه هم بر زیبایی او افزوده است .

... زن ِ امام جمعه، زشت رو و روستایی منش بود و چنین بنظر می آمد که از هرگونه خود نمایی و جاه طلبی و بلند پروازی بر کنار باشه .

...

پس از تعارفات معمولی ، زن حاکم از من پرسید ، شما می توانید عکس بردارید ؟ البته شما عکاسباشی دولت فرانسه هستید؛ چنین نیست ؟

و من بی تامل گفتم آری؛ زیرا که در این جا نباید قیافه ی یک عکاس بی مشتری ِ مفلوکی را نشان داد. بعد گفت: با این مقام و مرتبه ی عالی سالی چقدر مداخل دارید؟ - مداخل یعنی دزدی و تقلب که مباشرین ایرانی دارند و از خزانه ی دولتی و مالیات اختلاس می کنند و از مردم هم آنچه بتوانند می گیرند .- در پاسخ به این پرسش که دانستم مقصود او چیست بوجدان ِ خود مراجعه کرده و گفتم : هیچ . خانم تعجبی کرد و گفت پس لابد شوهر شما برای بد ست آوردن مال و دولت کار می کند . – درستی و بی غرضی در ایران ، مسئله ای است مجهول –

... زن ِحاکم می خواست در معقولات تصرف کرده و معلومات خود را برخ زن امام جمعه بکشد ؛ آهسته بطوری که من نشنوم باو می گفت : در فرنگستان زنا ن مانند ما خوشبخت نیستند . مردان آنها را بکار کردن وا میدارند؛ مثل اینکه می بینید این زن ،عکاسباشی است . بعضی زنان هم میرزا یا معلم هستند ؛ پاره ای هم مانند دختر شاه " اروس " بدرجه ی سرتیپی رسیده و در قشون خد مت می کند .

زن ِ امام جمعه با حال تعجب و تردید گفت : راستی اینها که شما می گوئید حقیقت دارد ؟ زن حاکم جواب داد : الحمدالله که من هیچوقت دروغ نمیگویم ؛ نه تنها در فرنگستان زنان سرتیپ و فرمانده قشون هستند بلکه بعضی هم بدرجه ی شاهی می رسند و بر مملکت سلطنت می کنند . اگر باور نمی کنید از این خانم عکاس بپرسید . زن ِامام با دقت بحرفهای او گوش می داد؛ پس از لحظه ای تفکر گفت :

آیا " شاه خانم " هم ، چندین شوهر در اندرون خود دارد؟

...

بچه جون بلند شو دیگه ادامه ی این حرفها برای سن تو خیلی زوده .

خلاصه ، عکسبرداری تموم شد و شما عکس این خانم را خوب تما شا کنید .

شهر فرنگی اومده ، زن ِ ایرونی اومده .


هیچ نظری موجود نیست: