انسا ن در بر خورد با بیکرا نی زما ن کیها نی و کوتا هی زندگی انسا نی ، سا ختا رها ی نما دین نیرومندی آفریده ا ست .
دو نقطه نظر دور از هم در مورد زما ن برا ی ما مطرح می شود و ما تلا ش می کنیم پیوندی بین آ ن دو بر قرار کنیم . در یک سو تجربه ی کو تا هی عمر در زیر افق مرگ ا ست . این تجربه بنیا نی در سکوت تحمل نمی شود . نا له ها ی رنج با مویه ها ی شاعرا نه ای که جا ن بخش الها م ها ی شعر است به کلام در می آید . کنا ر این مویه ها ، مجموعه ی خرد عامیانه قرار دارد که با استعا ره های سر شار از فلسسفه ، از گذر زمان سخن میگوید .
می گوئیم که زمان جریان می یابد ، یا پرواز می کند ؛ به این معنا که گذر مخیلا نه ی آ ن نمی گذارد زما ن حال همیشه با ما بما ند . هم چنین می گوئیم که تجربه ها ی جدید ما در گذشته گم می شوند و با افتا دن در این ورطه ، دیگر تغییر پذیر نیستند ؛ حتی اگر خاطره ای که آن ها را برای ما حفظ می کند با فراموشی به نا بودی تهدید می شود . باز هم می گوئیم که آینده ، که هم در آرزویش هستیم و هم از آن هراس داریم ، نا مطمئن ا ست ؛ اگر چه رویدادهای هراس آور بیش از حد سریع و رویدادها ی آرزو شده ، بیش از حد آهسته رخ می دهد ؛ و در هر حال آنچه روی می دهد محا سبه و پیش بینی را با طل می سازد .
در مقابل این نماد سازی ساده برا ی تجربه ی کذر زما ن در یک هستی بسیار کوتاه ، نماد سازی برای بیکرانی زما ن کیها نی انجا م می شود که بی تزلزل در چرخه ها ی بزرگ سا ل ، فصل و روز می گردد . می گوئیم که این زمان بر همه چیز محیط ا ست و آ ن را با نماد یک فضا ی بزرگ و بی حرکت نشا ن می دهیم . به این ترتیب می گوئیم که هستی ما " در" زما ن رخ می دهد و منظورما ن از این استعا ره ی فضا یی، پیشی زما ن ا ست بر اندیشه ، که در آرزوی مشخص کردن معنا ی زما ن و احاطه بر آ ن ا ست .
بهمن ما ه 1370 تهرا ن
اندازه گیری لحظه ها
زما ن هم آشنا ترین و هم گیج کننده ترین مفاهیم ا ست . مفهو می ا ست که انسا ن می داند هیچگا ه به طور کامل آ ن را درک نخواهد کرد . حد اکثر امید واری این است که از زما نی که در اختیار هر فرد قرار می گیرد بتوان حداکثر استفاده را کرد .
زما ن را چگونه می توان اندازه گرفت ؟ درازا ، حجم ،جرم یا انرژی ؟ تقریبا همه ی پدیده ها ی مادی جها ن پیرا مون ما در برابر انسا ن تسلیم شده اند ؛ اما زما ن ، یک استثنا ء است . نمی توا ن تکه ای از زما ن را برید و آ ن را با تکه ای دیگر که از جا یی دیگر تهیه شده است مقایسه کرد . برا ی اندازه گیری زما ن ، باید پدیده ی دیگری را که تحت کنترل ما قرار دارد و بطور یکسا نی تکرار می شود ، بر گزینیم . ما خود زما ن را اندازه گیری نمی کنیم ، بلکه مظا هر و رخنمون زما ن را از را ه گزینش یک پدیده ی طبیعی ، اندازه می گیریم .
...
گا هشما ری و تقویم
از روزگار کهن ، مشاهده ی آ سما ن در روز و شب ، پیچیدگی حرکت ستا رگا ن را آ شکار ساخته بود . یک گردش کا مل زمین به دور خود ، در ارتبا ط با ستا ره ی قطبی ( یک روز نجومی ) ، چهار دقییقه کمتر از بیست و چهار سا عت ا ست . تما شا ی خورشید بر گرد " دایره ی بروج " ، با سیزده قمرش ، 365 و یک چها رم روز به طول می کشد .این حرکت هر روز کمی میا ن خورشید و ستا رگا ن فاصله می اندازد و یک روز خورشیدی بیست و چها ر ساعته پدید می آ ید . گردش ما ه نیز به دور زمین – یعنی از یک ما ه تا ظا هر شدن ما ه نوی دیگر – حدو د 5/29 روز به طول می انجا مد . تما می این اطلا عا ت به دقت توسط ستا ره شناسا ن و منجما ن با بلی در 1800 سا ل پیش از میلا د ، تهیه شده بود . از این اطلا عا ت برا ی تهیه یک تقویم قمری استفا ده شد که در آ ن ، ما ه را گا ه 29 روز و گاه 30 روز در نظر می گرفتند . پیش بینی و تعیین این فوا صل به دا نش قابل توجهی در مورد حرکت ها ی ظا هری خورشید و ما ه نیاز داشت . مصری ها که زندگی شا ن با طغیا ن رود نیل پیوند داشت ، تقویمی تهیه کرده بودند که سا ل را دقیقا 365 روز در نظر می گرفت . این امر هر چها ر سا ل ، میا ن سا ل تقویم و سا ل خورشید ی و بنا بر این سا ل کشا ورزی ( فصلی )، یک روز فا صله می انداخت . از این قرار ، سا ل رسمی ( تقویم )،تنها هر 1460 سا ل یکبا ر با سا ل خورشیدی ، انطبا ق پیدا می کرد .
نقش تقویم از دورا ن با ستا ن تا کنون تغییر نکرده ا ست . تقویم ، تکرار دوره ای پدید ه ها ی طبیعی نظیر جذر و مد ، فصل ها ، ا عما ل انسا نی نظیر مرا سم مذهبی و مدنی را نشا ن می دهد . تقویم هم چنین گا هشما ری از حوا دث را امکا ن پذیر می سا زد ؛ به این ترتیب که هر حا دثه ا ی ، تا ریخ و مکا ن دقیقی در گذر زما ن ، نسبت می دهد . تقویم بدون تردید یکی از با ثبا ت ترین اجزا ی هر جا معه و یکی از خصوصیا ت ویژه ی آ ن ا ست .
...
ظهور آ کا دمی ها
در اوایل قرن هفدهم ، تلا شها ی زیا دی برا ی باز سا زی متن ها ی گمشده یا نا قص ریا ضی به عمل آ مد که این نشا ن از فرهنگ ریا ضی گسترده ای در حا ل پدید آ مدن بود . رخداد ها یی چون کشف قمر ها ی " مشتری" به وسیله ی " گا لیله "،برا ی ریا ضیا ت اعتبا ری فرا هم کرد . گا لیله این قمر ها را به نا م " مدیچی ها " ، که نشا ن خانوا دگی شا ن ستار ه ی مشتر ی بود " سیدرا مدیچی " ، نا مید . گا لیله اعتقا د دا شت که ریا ضیا ت کلید فهم زبا ن عا لم ا ست ؛ او گفت که: که " کتا ب طبیعت "، با الفبا ی ریا ضی نوشته شد ه ... مثلث ها ، دایره ها ، و سا یر ا شکا ل هندسی ، که بدون دریا فت آ ن ها ، نمی توا ن حتی یک کلمه از این کتا ب را فهمید .
آکادمی ها ی علمی ، طبق الگوی انجمن ها ی قدیمی ایتا لیا ، در اروپا شکل گرفت . بعضی از آ نها چون "آکادمی لینچی " ، که گا لیله به آ ن وا بستگی دا شت ، به وسیله ی حا میا ن هنر و علم ، پا یه گذا ری شدند . دیگر آکادمی ها ، گروه ها ی مستقلی از دانشمندا ن بودند که برا ی مبا د له ی کتا بهای تازه ، اخبار علمی وادبی، دیدن و تشریح جسد ، یا مشاهده ی ستارگا ن، به گرد هم جمع می شدند .
کتابها و مجله های چاپی ، بویژه در زمینه های علمی، هنوز کم شمار بودند؛ بنابراین، آکادمی ها ، کمک قابل توجهی به گسترش دانش می کردند .یکی از معروفترین این آکادمی ها ، به طور منظم با " آبه مارین مرسن"، در پاریس ملاقات میکرد و دانشمندات برجسته ای چون "بلز پاسکا ل"، " رنه دکا رت "، " و...را به خود جذب کرد .
۳ نظر:
بحث بسیار زیبا و دقیقی است. نماد برای اندیشه بشری کلیدی است و ریشه آن از طبیعت ساختار مغزی ما نشات می گیرد. پردازنده مغز ما نه پردازنده الگوریتمی است، نه پردازنده عددی و نه پردازنده تصویری. مغز بشر تمامی مفاهیم محیطی خود را بصورت نمادین تحلیل و ذخیره سازی می کند.
بحث نماد و نقش آن در ادراک بشری از محیط اطرافش بحث مهم و دقیقی است و اینجا به زیبایی به آن اشاره کردید. گاه نمادها که در ابتدا برای تسهیل ادراک ایجاد می شوند از خود جان مستقل می یابند و قداست پیدا می کنند.
بحث نماد و نقش آن در ادراک بشری از محیط اطرافش بحث مهم و دقیقی است و اینجا به زیبایی به آن اشاره کردید. گاه نمادها که در ابتدا برای تسهیل ادراک ایجاد می شوند از خود جان مستقل می یابند و قداست پیدا می کنند
ارسال یک نظر