تغییرات آبهوایی در 200000سال گذشته

رسوبات نهشته شده در دریاچه ها ، یکی از بارزترین نشانه های دریافت ویژگی آبهوایی گذشته Paleo - Climate زمین است .
زمین شناسان دانشگاه " بوفالو"، با همکاری دیگر دانشمندان ، در بررسی دراز مدت از رسوبات بر جای مانده ی دریاچه ی شمال کانادا - شمالگان - ، با استفاده از تصاویر ماهواره و گمانه زنی و نمونه برداری ، دریافتند که در 200000 سالی که بر "گوی زمین" رفت ، بطور متناوب دوره های گرم شدن و سرد شدن ، رخ داده است ، که دارای مشابهت هایی بوده است . اما آنچه که از نیمه ی قرن بیستم میلادی در حال انجام است ، تشابهی با دوره های گذشته ندارد .
بیشترین گسترش یخ را در دوره ی 2009-2008 میلادی در روز 28 ماه فوریه ی سال 2009 در تصویر می توان دید.

کوههای یخی شناور

تکه پاره هایی از کوههای یخی آواره در آبهای " ایسلند".
تغییرات آبهوایی، گسترش بیماریهای واگیر را بهمراه خواهد داشت . در این مهم ، بیش از یک میلیارد از ساکنان " گوی زمین"، مورد تهدید خواهند بود.

آتش سوزی

آتش سوزی :
آتش سوزی ، یکی از رخدادهای خانمانسوز محیط زیست "گوی زمین" در ماهی که رفت :
- آتش گرفتن محصولات کشاورزی ( زمین های زیر کشت) در شمال باختر " هندوستان" ، در21 اکتبر 2009
- آتش سوزی در کرانه ی Queenland " استرالیا"، در 17 اکتبر 2009
- آتش سوزی های گونه گون در " کره شمالی"، در 15 اکتبر 2009
- آتش سوزی های در باختر " استرالیا"، در 16 اکتبر 2009

ابر سوا ر بربا د شد

آسمان، چون رود شد .
ابر ِ سوار بر باد ، بر دامن "توچال" پهن شد . برف شد .
باران شد و بر شهر نشست .
...
پائیز 88 در نیمه راه است .

دانش زمین

شناخت " گوی زمین" و سیاره های منظومه ی خورشیدی ، موضوع " دانش زمین " است .
در " زمین شناسی"- Geology- ، ویژگی ها و ساختار زمین و گواه های بر جای مانده از شکل های قدیمی زند گی ، مورد بررسی قرار می گیرد ؛ این دانش به بیان ِ ریخت های گونه گون سیاره ی زمین نیز می پردازد. و شاید بتوان گفت که بارزترین زمینه ای که بیان می دارد ، بررسی فر آیندها و نیروها یی است که زمین را بگونه ای که امروز می بینیم ، شکل داده است .
شناخت ِ سیستم ها یی که به "سیاره ی زمین " شکل امروزین داد و برآیند بازتاب این مجموعه ها بر هم و نیرو های برخاسته از آن ، بخشی از دانش زمین-Earth Science- است . در این گام ازنقش دانش ها یی چون :
زمین شناسیGeology
هواشناسی Meteorology
اقیانوس شناسیOceanography
ستاره شناسیAstronomy
نمی توان بدور ماند.
نقش انسان بر محیط زیست ، امروز در "دانش زمین " مورد توجه است و یافتن راهها ی کاستن از تاثیرات ویرانگر آن بر " گوی زمین" نیز بخوبی نمایان است .
رخداد های طبیعی چون " آتشفشان ها " ،" زمینلرزه ها"، " توفان های کوبنده" ، و ... نیز از دیگر موارد " دانش زمین" است .
و این همه ی ماجرا نیست .

آذرخش

آذرخش آتشفشانی .
" آذرخش " ، چندی پس از انفجار و خروج گاز ، خاکستر، بخار و مواد مذاب از دودکش و دهانه ی آتشفشان ، بیرون می جهد ؛ سبب آن پرسشی است که تا امروز پاسخ روشن و قانع کننده ای به آن داده نشده است .

آتشفشان

جزیره ای از رشته جزایر آنتیل در دریای کا را ئیب.
این تصویر از ایستگاه فضایی بین المللی در 11 اکتبر 2009 گرفته شده است .
ستونی بلند از خاکستر آتشفشانی ، همراه با ته نشست های خاکستری بروشنی دیده می شود .

کودگی می آید واز فردا می گوید و ...

کودکی می آید واز فردا می گویدو برادری می پرد و از دیروز می گوید. و این زندگی است که در لحظه ای به چنگ ما می افتد .
گستره ی دامغان در جنوب خاور البرز کوه ، خود را پهن کرده است .
دامغان رود ، از بلندی " "کرکس" ، با چکاد 3623، سوار بر سنگهای 65 میلیون ساله ، می چرخد و می رقصد و فرود می آید.
...
بیست و چند روزی است که ناصرالدین شاه، به شوق خراسان در راه است - سال 1299 هجری قمری است-
منزل دامغان است . شهر خرابه است . علمای دامغان و قاجاریه از طایفه ی شاه که مفلوک هستند ، به حضور آمده اند.
مولود خانه ی فتحعلیشاه را که در ارگ دامغان است و اعتضاد الملک تیول نموده است بجهت خود ، کثافت و نجاست تا سقف رسیده است .با وجود اینکه سلطنت در این خانواده ی قاجار و فتحعلیشاه جد پادشاه است ، چرا باید اهتمام نشود .
به مجمد ابراهیم خان سهام الد وله حاکم مازندران که به پای بوس آمده است و بسیار بد سیورسات ، حاضر کرده است ، سرداری شمسه ی مرصع داده شد . دلیلش؟ معلوم شد واسطه ی او " معتمد الحرم" ، خواجه باشی است .

کسی می آید و آن دیگری می رود؛ هر دو سوار بر باد

سرک می کشم به پهنه ی دامغان . به پای بلند البرزکوه، آنجا که دامنش را " کویر" بخود چسبانده است .
"دامغان رود" همان است که در یورش ترکان سلجوقی بود؛ رسوبات آواره ی کویر نیز هنوز پاره های تن مردم این دیار را در بغل دارد؛ به این سو وآن سو می کشد .شیون ِ شب کویر ، دل را می فشارد .
هجوم افاغنه و سقوط دودمان صفوی و آثار بر جای مانده از غارت و اسارت ودرماندگی ، بر جاست. - و این اواخر قرن هجدهم میلادی است -
اینجا و آنجا ، جای پای میارزه برای تصاحب این دیار ، در جنگ قاجارهای "یوخاری باش" و " آشاقه باش"، که آقا محمد خان ، رئیس ایل "قویونلو" را به سلطنت رساند ، به روشنی نمایان است .
آقا محمد خان، فتحعلی شاه،محمد شاه ، آمدند و رفتند و نوبت به ناصرالدین رسید و شاه شد .
قاجاریان زبان و واژگان مبهم کاتبان ایرانی را آموختند و اقوام و آشنایان خود را به کار دولت گماشتند.
به هر فرمانروای ایالتی ، یک وزیر و دو مستوفی دادند و کابینه ی خیمه ای سه نفری را به کابینه ی ده نفری با اضافه ی یک صدراعظم و یک مستوفی الممالک تبدیل کردند.
کلاته ها و آبادی ها ، تغییر نام دادند و اسم مقامات لقب دار : السلطنه ها، الدوله ها، الملک ها و الممالک و ... بخود گرفت ؛ که هنوز هم از پس 130 سال ، بر جاست .

کیهان

تماشای کیهان ، با چند تصویربرداشته شده ی امروزین :
- ستاره ای در حال نابودی - کوتوله ای سپید- ؛ چون " خورشید ِ " منظومه ی ما ، که سرانجامی این گونه در 5 بیلیون سال آینده خواهد داشت .
- سحابی عقابی ، با نشان هایی از ستونهای داغ ِ گرد وغبار؛ ناشی از انفجار " ستاره ای توده ای "در 8000-9000 سال پیش . موج ِ برخاسته از آن انفجار ، در 6000 سال قبل از این ، 7000 سال بدرازا کشید تا به " سیاره ی زمین" برسد ؛ این مهم را می توان از نابودی آن در 1000 سال آینده دانست .
- سحابی " اورین"، با آشفتگی و بی نظمی ، در فاصله ی 1500 سال نوری از ما، ورها در ابری کیهانی .
- کهکشان دو قلو، که از شگفتی های دانش امروزی است . کهکشانی جوان با عمری 2 میلیون تا 2 بیلیون سال ! جوان در قیاس با عمر " کیهان" ، که 13/7 بیلیون سال بر آورد شده است .
- کهکشان مار پیچی
- کهکشان چرخ فلکی
- اختر نما ها
- و ...

" زکی خان گفت: من گفته ام یک نفر از شما را نمی کشم." . - چهارده کلاته -

" زکی خان گفت : من گفته ام یک نفر از شما را نمی کشم ؛ آن یک نفر را انتخاب کنید" . چون " محمد هادی خان"، پانزده ساله و پسر رئیسشان بود ، او را انتخاب کردند. - شرح احوالات رضا قلی خان هدایت در کتاب مجمع الفصحا -
رضا قلی خان هدایت فرزند " محمد هادی"، از دانشمندان صاحب نام قرن سیزدهم هجری قمری دامغان است .
رضا قلی خان هدایت ، به بیا ن کشتار مردان " چهارده کلاته " - دیباج- و ساختن" کله منار " ، از جمله بر خورد جد ش " محمد اسمعیل بک"،مشهور به "اسمعیل کمال"، که رئیس الروسای آن بلوک بود می نویسد:
... وقتی که سلطنت ایران به کریمخان زند رسید اهالی چهارده کلاته به واسطه ی ارادت و اخلاص به قاجاریه ، خدمت به سرداران زندیه نمی کردند. از جمله جد این چاکر ارادت شعار محمد اسمعیل بک مشهور به اسمعیل کمال ، که دئیس الروسای آن بلوک بوده و زکی خان زند بنی عم ، کریم خان وکیل"خدمت نمی نمود. زکی خان مدتی در آنجا به محاصره پرداخت . چهل و یک نفر از بزرگان و روسای " چهارده کلاته "در محکمه ی محکمه نشسته بودند و منازعه و مرافعه می نمودند . زکی خان بر قرآن مجید قسم یاد کرد و پیغام داد که به نزد من آیید که یکی از شما را نخواهم کشت . آنها فریب این سوگند خورده ، مطمئن گشته از قلعه به زیر آمدتد . زکی خان بر وفق به سوگند مزورانه ، یکی را رها کرده و چهل تن از روسای آنها را به قتل رسانید و حکم کرد که کله مناری به یادگار خود ، ساخته شود .اسمعیل کمال جد پدری این سکال گفت که اگر من را خواهی کشت و از کله های ما مناری خواهی ساخت ، سر مرا بر فراز همه ی سر ها ِنه ، که من رئیس و بزرگ این قومم . وی قبول کرد و آثار کله مناری هنوز هست .
زین العابدین شیروانی در کتاب ریاض السیا حه، در باره ی واقعه ی کشتار زکی خان زند در چهارده می نویسد:
واقعه ی کشتار زکیخان زند در حدود سال 1183 هجری قمری رخ دادو موجب قتل عام کلی در چهار ده گردید... زکی خان از اجساد انسان ها باغچه ساخت و " کشه " - یکی از چهارده کلاته- ویران شد .
رضا قلی خان هدایت از جمله معدود شخصیت هایی است که ضمن ارتباط با دربار قاجار ، سهم به سزایی در گسترس علوم و فنون و تاریخ و ادبیات ایران ایفا نمود. وی زمانی که از سوی ناصرالدین شاه ، به ریاست دارالفنون منصوب گردید تا سال 1279 به مدت 11 سال منشاء خدمات بسیار و تحول در فرهنگ شد . او در سال 1288 ه.ق دعوت حق را لبیک می گوید و در خارج شهر تهران که صحرا بوده دفن می گردد. این صحرا امروز خیابان اسلامبول نام دارد که مسجدی به نام هدایت در آن ساخته شده است . قبر رضا قلی خان ، در جانب غربی این مسجد واقع است .
صادق هدایت ، نویسنده ی پر آوازه ی ایران ، فرزند هدایتقلی خان هدایت است

چهار کلاته

از دامغان به سوی شمال غرب باید رفت ؛ از دره ای در راستای گسله ای که نقش اساسی در دامغان رود دارد . 53 کیلومتر راه باید رفت تا به چهار ده کلاته رسید .- تورانیان ، قلعه را " کلاته" گویند -. چهار ده کلاته و یا چارده کلاته از آبادی های : قلعه ، ورزن، زردوان و کشه ، شکل گرفته است . قلعه ی " کشه "را زکی خان زند ، ویران کرد و مردان آن را کشت و زنان را به بندگی برد .
"کشه" در اصل "کشاش" ، بوده و امروز ، خرابه دهی است خالی از مردم .
" ورزن"، "زردوان"،و "قلعه"، در اصل "وازیر" بود که " مردوان " و" کاله " نیز نام گرفت و امروز " دیباج " نام دارد و در نقشه ی جهانی ماهواره ای ،" دیباج" ، نامی است که بروشنی خود می نمایاند.
در سال 1190 هجری ، زکی خان! از سوی کریم خان زند ماموریت یافت به مازندران رود و حسین قلی خان قاجار را سرکوب کند. ضابط منطقه ی " چارده کلاته" یا "هزار جریب "، که نام او هم " حاجی زکی خان "بود و دوست بود با حسین قلی خان قاجار ، از دادن علوفه وآذوقه به لشگریان زکی زند ! ، سر باز زد و برای در امان بودن از سفاکی " زکی خان زند"، با همه ی ساکنان قلعه، به کوه رفتند و پناه گرفتند. ..
کل آن مردم را دستگیر کردندو به حکم "زکی خان زند" ، تیغ قتل عام از نیام کشیده و به کشتن 2000کس از مردم پرداختند و از سرها،"کله مناره ها " ساختند. و ...