سفريك روزه
تپه هاي شني از كاشان به سو ي شما ل ، پهن شده اند ؛ گسترش ان بيشتر در يا ل جنوبي دريا ي نمك است ؛ دريا گلابي شكل است ، گرچه ان را سه گوش هم مي توان ديد ؛ بگما نم ، در 30 سا لي كه رفت ، سطح كوير نمك شما ل كا شان ، 25/6 كيلو متر مربع ، افزايش يافت ؛ اين نشا ني است از پيشروي كوير .
خورشيد كبود از سرما ي شب كوير ، از پس ساقه بهم گره خورده " تا غ " مي خندد . تلما سه هاي خوابيد ه بر كوير ، بيدار مي شوند؛ روز شد . خورشيد امد؛ نگا ه به ا ن نا ممكن شد .
با د نيز امد و در گيسو ي اشفته " اوكاليپتوس " چرخيد و رفت .
شش شب از زمستا ن 86 رفت ؛ روز هفتم امد . – 5 روز مانده به ژانويه 2008 ميلاد ي –
_ از كا شا ن به كرانه جنوبي دريا ي نمك ، به تما شا ي " تلما سه ها ي " خوابيد ه بر كفه نمكين مي رويم . از دامن يكي از بلند قا مت ترين " تپه ما سه اي " ، جوانا ن با لا خواهند رفت و نقش دريا را از كرانه اش خواهند ديد . گر چه مي گويند : " گوهر دريا ست از سا حل نها ن .
كاميوني در هم فرو شده ، سر ريز از نمك ، در كناره راه ، خوا بيده است ؛ خميازه مي كشد ؛ و اين ، نشا ن از نزديكي به ساحل دريا ست .
ترك ها ي گلي چند گو شه ، ورم كرده و سر از زمين بلند كرده اند .نمك از درز و شكاف پيرامون شا ن بيرو ن پريد ه است .
زمين از تف تابستا ن ، هنوز سرخ گونه است .
...
در توقفي كو تاه ، كاروان نفس تاز ه مي كند . چند جوان ، بر تل كوتاهي از نمك انبا شته شده ، به گرد خود مي چرخند .شاهيني نيز در اسما ن مي چرخد . زمين نيز مي چرخد .
نهشته ها ي بادي ، هلالي شكل اند ، برخا ن و تلما سه ،تپه شني و تپه ما سه اي نيز نام دارند . ان ها از كپه شد ن ما سه ها و فشرده شد ن دانه ها ي لغزا ن و جنبا ، با بلند ي بيش از 30 سانتي متر شكل مي گيرند . باد تقريبا پيوسته در راستا يي خاص ، در اين شكل گير ي نقش بنياد ين دارد .
ما سه ها ، از سينه ملا يم " تلما سه " ، به ارامي بالا مي روند ، بهم گره مي خورند و لايه ها ي نازك ازپيوستن شا ن، شكل ميگير د ؛ تپه ، قد مي كشد .
...
خورشيد در انفجار نيمروزش، شعله مي كشد. روز دو نيمه شد . چين هاي زمين ، رخ نمون تر مي شوند،و سنگريزه ها ، براق تر خود را به نمايش مي گذارند .
...
به كاروانسرا ي نيمه باز سازي شده پير مي رسيم .
جمع بهم فشرده درختان "گز " كه چين هاي پوست تنشان نشان از گذر زما ن دارد، خبر از اب دارند . اب روشن و پا ك ، در تالاب كناره كاروانسرا مي رقصد . درختا ن گيسوا ن در اب رها كرده و پيشا ني شا ن را بر زمين مي مالند و ا ن را مي بوسند . باد به نرمي از ميا ن شاخه ها ي جوا ن لرزانشان مي دود.
چند درخت گز پير ، تا گرد ن در زمين فرو رفته اند ؛ بخود چرخيده اند .شاداب اند؛ ريشه در اب دارند.
موج بر خا سته از رقص مرغا بي زرد منقا ر ، به ارد ك سر سبز بازيگو ش در استخر اب ، گره مي خورد، يكي مي شود و به سوي مرغ سپيد نوك نارنجي مي دود .
دختري جوا ن و جستجو گر ، كاروانسرا را به دقت مي كاود ؛ دستاري بنفش بر گرد ن دارد ؛ و بر گرد سه پايه اي كه دور بين عكا سي اش بر ان است ، مي چرخد . او ، گل نمك جهيده از منشور بلورين،چين هاي ريز دامن تلماسه ، شيار " باد رفت " را برتن " برخا ن" و رقص تپه ها ي ما سه اي را نيز ديده است ؛ و از ما سه ي جدا مانده ، كه نفس زنا ن از دامن تپه بالا مي رود ، عكس گرفته است .
...
بر خاني بلند قامت ، شتري رنگ، چون عقابي پهن شده بر زمين ، بال ها يش را در دو سو، گسترده است . به كرانه دريا ي نمك رسيده ايم .
كپه اي رنگين از كاروانيا ن ، در پا ي " برخان" ايستاده در كرانه ي دريا ، شكل مي گيرد. همه رو به فراز دارند، تا بر تارك تپه ما سه اي ، به تما شاي دريا نشينند .
...
از جمع كاروانيا ن ، نو جواني باريك و خوش اندام ، سر به بالا گرفته ؛ بي هيچ خود نمايي رو به فراز گذا شت . قدم ها يش شمرده است و ارام . پيشاني بلند ش را ا فتاب ، نوازش مي كند . دور بيني بر گردن دارد. او من را به مشاهد ه علمي " باد رفت هاي " نها ن در پشت برخان بلند برد ؛ من دريا را از چشم سياه او ديدم .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر