۱۳۸۷ بهمن ۶, یکشنبه

بخش دهم از گزارش سفر سه روزه


"خور "، در کویر تقریبا به شکل شبه جزیره است که در حاشیه ی دریای کویر قرار دارد . ساحل قهوه ای و سفید این شبه جزیره در شما ل ده قرار دارد . آدمی همین قدر که در سرزمین خرما از دیدن کوههای پوشیده از برف متعجب می شود ، همان اندازه هم از وجود این جنگل ِ نخل زیبا و با شکوه که در فاصله ی بسیار ناچیزی از کویر هولنا ک قرار دارد ، در شگفت می ماند .
از "خور"، نیز راهها یی چند به طاهر آبا د، گرمه ، مهرجان، حلوان، عروسا ن،جندق، چاه ملک ، فرخی ، طبس ، یزد و بیا با نک منتهی می شود .
... در دفتر نقاشی ام تصویر جوانی بیست ساله به اسم تقی را هم کشیدم . چهره ی او ویژگی کاملا مشخص آریا یی داشت . صورت بیضی شکل خوشکل ، چشم و ابروی منظم ، بینی کاملا مشخص اشرافی ، لب ها ی آویزان ظریفی که خیلی کلفت نبودند . پیشا نی بلند و فرق سر طبق معمول شرق ایران از وسط باز شده و موها ی بلند تیره ، که مثل پرده از دو طرف دور سر ریخته بود .
تقی ، کلاهی از نمد به شکل یک استوانه بر سر داشت ؛ نعلین پوشیده بود و تن پوش او قبایی بود سبک و گشاد به رنگ آبی کم رنگ و حسا بی پاره و کثیف .
زن ها مثل خواهران تهرانی شا ن، لباس مرتبی داشتند . هر قدر یک محل بزرگتر می شود این عا دت به دقت بیشتری دنبا ل می شود .
پدروبرادر و زن و پسر پنج سا له ی غلامحسین در خور زندگی می کردند ، و تمام خانواده در سه اتا ق کوچک به سر می برند که دیوارها یش از گل بود ، و سقفش هم که بشکل کندوی زنبور بود ، از گل ساخته شده بود .
توقف کوتاه ما در "خور"، در زندگی مردم بومی ، تحولی به وجود آورده بود و جیب من در آبادی آنها 68 تومن سبک تر شد .
...

هیچ نظری موجود نیست: