۱۳۸۷ بهمن ۱۰, پنجشنبه

قایق های بی بادبان


قایقی سپید تن ، سبکبال و لرزان، بر آبراهه ای که از گل ولای ، سنگین است و خا کستری ، روان است ؛ در بندرگاههای بین راه ، چند بار پهلو گرفته و پس از چرخیدن بدور خود ، دوباره راه از سر گرفته است. خرده سنگهای ریز ودرشت و سنگریزه های شکم رود ،پرهیاهو و آوازخوانند. آبراهه راه ِ کویر پست در پیش رو دارد؛ از بلند توچال آمده است.
پیش تر،پیش قراولان بهار،نیز از این آبراهه ره کویر گرفتند ورفتند.آنها،جزیره های کوچک سرسبز آمده از سفره ی هفت سین نوروزی بودند که به "نیت خوش"،در سیزدهمین روز از بهار،یه رودسپرده شدند.
بوقت تابستان،آبراهه کم توان است وباریک اندام؛ وقایق ها ی سبز تن ِروان در آن،ازهندوانه ی دونیم شده است که مغزش را تراشیده و سبکبا لش کرده اند،تا به آسانی ره کویر پیش گیرد.
قایق ها ی سبکبا ل وبا دبا ن برافراشته را در تمامی فصول بر روی آبراهه ،می توان دید.گاهی به وفور و زما نی کم. این کرجی ها ی سپید جامه ِ شکننده و سبکبا ل، از مطبخ "غذای نذری"،به مردم پیشکش شده آمده اند.قبول باشد؛که هست.
گاهشمار زما ن را درهمین قایق های بی بادبان ِ رقصان در آبراهه ای که نام امروزی "کانال" داردبروشنی می توان دید .واین،همه ِ آوردها ی آبراهه نیست !
رضا تابان – دی ماه 1387

هیچ نظری موجود نیست: